بيماريهاي خاصي از قلب ميتوانند استحكام پمپ قلب طبيعي را كاهش دهند. هنگاميكه قلب نتواند خون را به درستي پمپ كند، سيالات در ريه و ساير قسمتهاي بدن جمع ميشوند. اگر قلب خون كمي را پمپ كند، اكسيژن كمتري هم به بافتها ميرسد و در نتيجه شخص احساس خستگي زودهنگام ميكند. شخصي با قلب ضعيف نيز پس از يك فعاليت سبك نظير راهرفتن احساس خستگي خواهد كرد. داروها و رژيم غذايي خاصي ميتواند به پمپ بهتر خون كمك كند. در مواردي نيز با جراحي دريچهي قلبي و يا بايپس شريان كرونر مشكل برطرف ميگردد. در صورتيكه اين نوع روشهاي درماني مؤثر نباشد، اغلب دستگاه كمكي بطن (VAD) توصيه ميشود. VAD ميتواند به عملكرد پمپ قلب كمك نموده و شخص را تا هنگام پيدا شدن قلب پيوندي زنده نگه دارد. در صورتيكه اين فرآيند دائمي شود به آن Destination Therapyميگويند.
VADها انواع مختلفي دارند كه بطوركلي تمامي آنها داراي 4 قسمت زير هستند:
1- يك تيوب براي انتقال خون از بطن به پمپ
2- يك پمپ مشابه با پمپ قلب طبيعي
3-يك تيوب براي انتقال خون پمپ شده به شريان جهت ارسال خون به خارج از قلب
4-منبع تغذيه براي پمپ
بعضي از VADها از باتري و برخي از هواي فشرده (نيوماتيك) به عنوان منبع تغذيه استفاده ميكنند. منبع انرژي و سيستم كنترل در خارج از بدن و پمپ ميتواند درون يا خارج از بدن قرار گيرد.
خصوصيات هموديناميكي خون بيمار نوع تك يا دو بطني بودن دستگاه را تعيين ميكند. با توجه به نوع قسمت كمكي قلب، VADها به چند دسته تقسيم ميشوند:
1-LVAD يا دستگاه كمكي بطن چپ
2-RVAD يا دستگاه كمكي بطن راست
3-BiVAD دستگاه كمكي دو بطني
از VADها براي حمايت كوتاه مدت از بيماران تحت جراحي قلب استفاده ميشود تا قلب استراحت كند و بازيابي شود. همچنين ميتوان از آن در بيماران منتظر به قلب پيوندي نيز بهره برد كه به آن اصطلاحاً پل پيوند (bridge-to-transplant) گفته ميشود.
جراحي و كاشت VAD در شرايط بيهوشي كامل و بصورت قلب باز براي حدود 4 تا 6 ساعت انجام ميشود. جراحي آن ميتواند با خطرات بسياري همراه باشد. خونريزي، هشدن خون، آسيب تنفسي، عفونت، ضربه و خرابشدن خود دستگاه از جمله مشكلات آن است. در حال حاضر استفادهي باليني از TAHها نسبت به LVADها كمتر انجام ميشود در حاليكه تا سال 1988، مصرف TAHها بيش از LVADها بود. دليل اصلي اينستكه يك كاشتني TAH نياز به خارج نمودن كامل قلب دارد در حاليكه دستگاه كمكي بطني در شرايطي عمل ميكند كه قلب طبيعي درون بدن قرار دارد. در اغلب موارد بطن راست ميتواند هنوز به خوبي وظائف خود را انجام دهد، ضمن اينكه فشار بطن راست تنها mmHg20 است. استفادهي از LVAD خللي در نظم عملكرد قلب وارد نميكند و كنترل شرايط فيزيولوژيكي به راحتي انجام ميشود. اگرچه قلب در اين شرايط آسيب ديده است، اما درصورتيكه LVAD از كار بيافتد، تا مدتي ميتواند گردش خون را برقرار سازد. مسئلهي ديگر اينكه در خيلي از موارد احتمال اينكه قلب مجدداً كارايي خود را بازيابي كند وجود دارد. صرفنظر از تمام اين مسائل LVADها سادهتر، ارزانتر و در نتيجه قابل اعتمادتر از TAHها هستند.
سيستمهاي انتقال انرژي از روي پوست (TET) امكان كاشت كامل LVADها را فراهم ميكند. در اين سيستم جريان AC با فركانس بالا توسط يك جفت سيمپيچ منتقل ميشود. يكي از سيمپيچها درون بدن و زير پوست قرار گرفته و ديگري در خارج از بدن قرار ميگيرد
قلب مصنوعی
صرفنظر از تلاشهاي صورت گرفته در جهت كاهش احتمال و عوامل خطر ناشي از بيماريهاي قلبي، بازهم در كشورهاي قدرتمند اقتصادي اولين عامل مرگ و مير ناشي از بيماريهاي قلبي است. آمار نشان ميدهد كه در هر 33 ثانيه يك انسان در اثر بيماري قلبي جان ميسپارد. فرآيندهاي درماني زيادي در اين مورد انجام ميشود، اما پيوند قلبي و كاشت به عنوان آخرين راه نجات بيمار مطرح است.
در مواردي بطور موقت كاشت قلب مصنوعي انجام ميگيرد كه به آن bridge-to-transplantation گفته ميشود. بطور كلي براي پيوند عضو محدوديتهايي وجود دارد كه شامل:
تعداد بيماراني كه از بيماري قلبي رنج ميبرند زياد است.
تعداد اشخاص بخشندهي قلب بسيار ناچيز است.
احتمال بازپسزني عضو بيگانه توسط بدن شخص وجود دارد.
بالاترين درصد موفقيت پيوند قلب در افراد دو قلو 90 درصد است كه در مورد دو انسان به 25 درصد كاهش مييابد.در بعضي از موارد بيماري قلبي شديد بوده و بيمار نميتواند تا پيدا شدن يك قلب پيوندي زنده بماند.
در آوريل سال 1969 دكتر كولي اولين كاشت قلب مصنوعي كامل برروي انسان را انجام داد. اين وسيله توسط دكتر ليوتا طراحي شد و در يك بيمار 47 ساله كاشته شد. قلب Liotta بيمار را براي نزديك به سه روز حفظ نمود تا اينكه يك قلب پيوندي پيدا شد.
در جولاي سال 1981 دكتر كولي مجدداً يك قلب مصنوعي كامل ديگر را در بدن انساني قرار داد كه به نوبهي خود دومين جراحي چنين عملي در دنيا محسوب ميشد كه اين قلب مصنوعي توسط دكتر آكوتسو در انستيتو قلب تگزاز طراحي و ساخته شد. قلب Akutsu III در يك بيمار 36 ساله قرار گرفت و او را براي 55 ساعت تا هنگام پيدا شدن يك قلب پيوندي زنده نگاه داشت.
قلب مصنوعي كامل Jarvik-7 يكي از بهترين نمونههاي قلبهاي مصنوعي است كه توسط دكتر رابرت جارويك براي عمل مشابه با قلب طبيعي انسان طراحي گرديد. ارزيابيهاي باليني يك قلب مصنوعي كامل براي كار دائمي در بيمار در سال 1982 صورت گرفت و جراحان دانشگاه يوتا اين وسيله را درون بدن بيمار (بارني كلارك) قرار دادند. بيمار همراه با Jarvik-7 براي 112 روز زنده ماند. پس از آن تا سال 1985، 5 بار ديگر Jarvik-7 كاشته شد كه ويليام اشرودر بيش از سايرين و براي 620 روز با اين قلب زندگي كرد.
AbioCor اولين قلب مصنوعي كامل مستقل است كه به عنوان جايگزين قلب در بدن كاشته ميشود. اين قلب حاصل تحقيق، تجربه و آزمايش بيش از 30 سال شركت ABIOMED با حمايت كامل سازمان خون، قلب و ريه ملي آمريكا است. AbioCor براي حفظ گردش خون بدن و افزايش طول عمر بيماران قلبي طراحي گرديد. طراحي منحصر بهفرد آن امكان كاشت كامل آنرا درون بدن فراهم ميبرند. برخلاف ساير قلبهاي مصنوعي قبلي ديگر، در اين قلب بيمار به يك كنسول پمپ هواي بزرگ و سنگين بسته نميشود. همچنين هيچگونه تيوبي نيز از درون پوست بيمار عبور نميكند
Cardiowest device يك قلب مصنوعي كامل نيوماتيكي، دوبطني و قابل كاشت به عنوان پل پيوندي است كه در محل قلب طبيعي قرار ميگيرد و بصورت ارتوتوپيك جايگزين تمامي دريچههاي قلبي ميشود. وزن آن 160 گرم و حجم جابجايي آن 400 ميلي ليتر است. اين قلب مصنوعي با پلييورتان پوشيده شده و داراي چهار لايه ديافراگم قابل حركت نيوماتيكي است. در حجمهاي حداكثر 70 ميليليتر، خروجي قلبي آن بيش از 9 ليتر بر دقيقه خواهد بود. نکته اينجاست که اطلاعات زيادی نمی توان از اين شرکت در مورد قلب مصنوعی آن گرفت.
موج به موج با زخم بستر نوشته دکتر مرتضی بهروزی بهار 1398
آرتز های مورد استفاده در آسیب شبکه بازویی نوشته دکتر مرتضی بهروزی تیرماه۹۸
ملاحظات چهارگانه در طراحی ایمپلنت دندان نوشته دکتر مرتضی بهروزی تیرماه 94
قلب ,يك ,كه ,كامل ,مصنوعي ,بيمار ,قلب مصنوعي ,مصنوعي كامل ,اين قلب ,دستگاه كمكي ,قلب پيوندي
درباره این سایت